صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

شوهر شوهره شوهر

‎قبلاً دخترای زشت و چاق و کور و کچل شوهر گیرشون نمیومد و مُجرد می‌موندن روی دست پدر مادرشون و همه با هم دست جمعی غصّه می‌خوردند که ای وای چرا دخترمون تُرشید.


‎الآن داستان کاملاً برعکس شده! دخترای خوشگل‌تر، مستقل‌تر، باکلاس‌تر و موفق‌تر، تحصیل‌کرده تر، نیازی به شوهر برای خوشبخت شدن و لذّت بردن از زندگی نمیبینن و به همین دلیل معمولاً یا نیازی به ازدواج کردن نمی‌بینند و یا تو سنین بالاتر، با چشم باز برای داشتن یک همراه و دوست، ازدواجِ موفق‌تر، برابر و پایدارتر می‌کنند. از اون دخترایی که از خودشون ایده دارن، به سلامتیشون میرسند و باشگاه میرند، ظاهر آراسته و شیک ولی طبیعی دارن. شغل دارن،  واسه زندگیشون هدف دارن و واسه رسیدن به هدفشون تلاش میکنند، دستشون تو جیب خودشونه، تو جامعه جایگاه دارند. جنس مخالف رو وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نمی‌بینند. خودشون رو عدد ۸۵ یا ماشین تولید مثل نمی‌بینند. چشمشون به دست کسی نیست، ماشین کسیو شخصیتش نمی‌دونن. آیندشون رو در دست کسی تصور نمی‌کنند، شادند، سفر کردن رو دوست دارند، بهتر از خودشون رو ستایش میکنند، دست ضعیف‌تر از خودشونو میگیرند، حسادت تو کارشون نیست، منطقی و اهل مذاکره هستند.


‎اینروزا معمولاً دخترای ضعیف، خنگ، دست و پا چُلفتی، محدود و دنیا ندیده، از طفولیت تا سنین بالا منتظر شوهرند که با اسب سپید بیاد ببرتشون تو کاخ رویاهاشون. این دسته، معمولاً بعد از ازدواج یهویی متوجّه می‌شند که کسی مسئول خوشبخت کردن کسی نیست، قبلاً از پدر توسری می‌خوردن الآن از شوهر و تازه یاد کارهای نکرده و اعضای ندادشون میفتند. اینجاست که به فکر طلاق و سکه و مهریه می‌فتند که از دخترای مجردِ موفّق عقب نمونن. احتمالاً یه یادگاری زنده از شوهرشونم دست و پاشونو بدجور بسته. این دسته دلیل بدبختیاشون رو اول بی‌شوهری و بعد هم شوهر بد میدونن. اینا هموناییند که ارتباط سالم و برابر رو با جنس مخالف یاد نگرفتند و معمولاً یا موهاشونو کوتاه میکنند و مَرد ستیز و فمینیست افراطی میشند، یا ازین مطلقه پلنگای عملی آهن پرست می‌شند، یا صیغه موقت و بِتیغِ یه هبل پولدار زن دار میشن. کسایی که منتظرن یکی خوشبختشون کنه معمولاً اعتماد به نفسشون رو از ناخنای مصنوعی و اکستنشن‌های پلاستیکیشون میگیرند. اوج لذتشون توجه هوس بازای اطرافشونه. به اکثر دخترای اطرافشون حسادت میکنند، لنز رنگی و مژه مصنوعی احساس کیوت بودن بهشون میده. چربی‌هاشونو زیر گِن و لباس گُشاد مخفی میکنند، مهمونی و دور همی رفتن واسشون افتخار به حساب میاد و کلاً بهتر از اینا مگه داریم؟ مگه میشه؟ از شبکه‌های اجتماعی هم فقط چُس ناله کردن و گدایی توجهشو یاد گرفتند. 


‎اینجاست که شاعر میگه: 


‎به دختران خود بیاموزید

‎هر آرزویی دارن سعی کنن

‎قبل از ازدواج بدستش بیارن؛

‎چون شوهر غول چراغ جادو نیست


پ.ن :۱.  اگه نمیدونید جزو کدوم دسته هستید احتمالاً جزو دسته‌ی دوم هستید، لطفاً سوال نفرمایید...

۲. اگه آخرای متن حس بدی بهتون میده شما مستعد پلنگ شدن و شاید خود پلنگید

۳. 

ایده آل برده لیش

واسه یه زن ایده آل بودن، یه زن خوب بودن کافیه،

ولى واسه یه مرد ایده آل بودم، یه مرد خوب بودن کافی نیست

پول زیاد میخواد،

ماشین خوب میخواد،

خونه بزرگ میخواد،

شغل خوب میخواد،

و... خلاصه خیلى چیزا میخواد!


استروتایپ I

این مردایی که شلوار پارچه‌ای و کفش مردونه می‌پوشند، بعد پاشونو می‌ندازند رو هم، ۲۰ سانت از جورابشون + ۵ سانت از پاچه بلوریشون می‌یفته بیرون.

عاشقانه‌های مارو...

یکی از راه‌های وارد شدن به قلب یک مَرد، قطعاً از طریق مِعدشه...


دبستان امید

پنج‌شنبه توی عملیات روانی نشسته بودم‌ که حوس کردم دکمه‌ی قرمز رنگ روی ریموت تلوزیون رو فشار بدم. ساعت حدودآً ده بود و من نسبتاً تنها. تلوزیون روشن شد. بچه دبستانی ها رو نشون میداد که تو مدرسه بودند و خاله شادونه داشت جینگولک بازی در می‌اورد. نمی‌دونم چرا، چی شد که یه دفعه عین ک*خل‌ها زدم زیر گریه. گولی گولی مث پقر و پشکل اشک بود که میومد پائین. هر چی می‌خواستم تمومش کنم نمیشد. فکر کنم دلم واسه دبستانم هم تنگ شده...


سـال اوّل : خانـم اسـماعـیــلــی

ســـال دوّّم : خــانم قـلـم‌کـار پـور

ســال ســــوّم : خــانــم راد نــژاد

سال چهارم : خانم ملّا حسینی

سـال پـنـجــم : خـانـم صــبــوری


پشیمونم که چرا قبلاًها نمیزدم زیر گریه و بجاش قدم می‌زدم! از پنج‌شنبه تا الان چندین کیلو سبک‌ترم. گه خورد اونی که گفت :


مـَـرد کـه گـریه نـمـیـکـنـه...